فهم روایات خوردن نمک بر اساس روایت رضوی
چکیده
روایات فراوانی به خوردن نمک قبل و بعد از غذا توصیه کردهاند. این توصیه به ظاهر با پژوهشهای نوین پزشکی در تعارض است که خوردن نمک را سبب پدید آمدن یا استمرار برخی بیماریها معرفی کردهاند. چند راه حل برای رفع این تنافی مطرح شده است: تفاوت نوع خوراکیها در دوره ی معاصر با خوراکی های دوران صدور حدیث، تفاوت نمک طبیعی با نمک تصفیه شده، تفاوت میان شورخواری و خوردن نمک در ابتدای غذا، تشکیک در پژوهشهای نوین و مضر شمردن نمک، از جمله این راه حلهاست.در این مقاله با توجه به رفتار امام رضا (علیه السلام) در خراسان و خوردن سرکه به جای نمک در ابتدای غذا، نتیجه گرفته شده است که روایات توصیه کننده به خوردن نمک، ناظر به منطقهی جغرافیایی گرم سیری حجاز و عراق هستند. بدین جهت در خراسان که از نظر آب و هوا منطقهای معتدل به شمار میرود، امام رضا (علیه السلام) خوردن سرکه را بر خوردن نمک ترجیح دادهاند.
1. فضای صدور روایات نمک
احادیث معصومان (علیه السلام) در پاسخ به نیاز و یا سؤال خصوصی یا عمومی، پا به عرصهی وجود گذاشتهاند. فضای حاکم بر صدور روایات در بردارندهی قرینههای گوناگون بوده که به حدیث، معنایی خاص میبخشیده است. گاه محیط جغرافیایی القای معارف امامان، در سیطرهی اعتقاد یا باوری خاص بوده و یا فرهنگ عمومی حاکم بر جامعه، بر آن تأثیرگذار بوده است، هم چنان که ویژگیهای زمانی، مکانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و حتی سلایق متفاوت مخاطبان، هر یک قرینهای برای معنای مراد محسوب میشوند.فهم دقیق و همه جانبه روایات اهل بیت(علیه السلام)، نیازمند آشنایی با مهارتهای فراوانی است که یکی از آنها شناسایی قرینههای موجود در دورهی صدور روایات است. اسباب صدور حدیث، مکان صدور و زمان صدور آن از مهمترین قرینههای تأثیرگذار است که از مجموعه آنها با عنوان «فضای صدور حدیث» یاد میکنیم.
شناسایی فضای صدور حدیث، نیازمند آشنایی با این ویژگیهاست:
1. پرسش مخاطب و یا ویژگی محوری پرسش او؛
2. نیاز فرهنگی یا اجتماعی جامعه و مخاطب؛
3. پیشفرضهای جامعهی مخاطب؛
4. عادت و عرف مردمان منطقه؛
5. سلیقه و تمایل مخاطبان؛
6. نظام حاکم؛
7. محیط جغرافیایی و ... . (1)
فضای صدور در فهم روایات رضوی اثرگذاری بیشتری دارد. جایگاه خاص امام رضا (علیه السلام) در میان ائمه به سبب داشتن فضایی متفاوت از آنان، نیازمند توجه و تأمل است. امام (علیه السلام) در سالیان آخر عمر خویش، در جغرافیایی متفاوت از جغرافیای امامان پیشین زیسته است. آن حضرت برای رسیدن به این مکان، مسافتی طولانیتر از 3500 کیلومتر از مدینه تا مرو را پیموده و با مخاطبان جدید از فرقهها و نحلههای گوناگونی مواجه بوده که پرسشها و نیازهای جدید یا متفاوتی داشتهاند.
مقام و موقعیت امام رضا (علیه السلام) به عنوان ولی عهد خلافت اسلامی نیز جایگاهی ویژه بوده است که هم به اثرگذاری بیشتر معارف رضوی منجر شده و هم شخصیت والای امام رضا (علیه السلام) را در قبل و بعد از ولایت عهدی به مردمان نمایانده است. همین تفاوت زمانی و مکانی، سبب روشن شدن زوایای معرفتی برخی از روایات پیشین در مباحث اعتقادی (همانند توحید و امامت)، فقهی و اجتماعی گشته است.
مجموعه روایات خوردن نمک در آغاز و انجام غذا، از مجموعه روایاتی است که فضای صدور روایت رضوی، فهم برتری از آن ارائه میدهد. تفصیل بیشتر مراد از این روایات، نیازمند بررسی افزونتر است که این مقاله در پی رسیدن به آن است.
خوردن نمک به ویژه قبل و بعد از غذا، در روایات فراوانی توصیه شده و برای سلامتی بدن و دفع بیماریها، مفید شمرده شده است. ثقةالاسلام کلینی(رحمه الله) در کتاب شریف الکافی، فصلی را به ستایش نمک اختصاص داده و ده روایت را از اهل بیت گزارش کرده است. (2) در این جا تنها دو حدیث از این مجموعه را گزارش میکنیم:
1. قَالَ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) لِعلِی (علیه السلام): «یا عَلِی! افتَتِح طََعامَک بِالمِلحِ وَ اختِم بِالمِلحِ، فَإنَّ مَنِ افتَتَحَ طَعَامَهُ بِالمِلحِ وَ خَتَمَ بِالمِلحِ، عُوفِی مِنِ اثُنَینِ وَ سَبعِینَ نَوعاً مِن أَنوَاعِ البَلاَءِ مِنهُ الجذَامُ وَ الجنُون وَ البَرَصُ»؛ (3)
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) امام علی (علیه السلام) فرمود: «ای علی! غذا را با نمک، آغاز کن و با نمک پایان ده، چرا که هر کس غذای خویش را با نمک آغاز کند و با نمک پایان دهد، از هفتاد و دو نوع از انواع بلا که جذام، دیوانگی و پیسی از آن جمله است، به دور باشد».
2. مُحَمَّدِبنِ مُسلِمٍ عَن أَبِی عَبدِاللهِ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ أَمِیرُالمُؤمِنیِنَ (علیه السلام): «ابدَءُوا بِالمِلحِ فِی أَوَّلِ طَعَامِکُم، فَلَو یعلَمُ النَّاسُ مَا فِی المِلحِ لَاختَارُوهُ عَلَی الدَّریاقِ المُجَرَّبِ»؛ (4)
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «غذای خود را با نمک آغاز کنید. اگر مردم آنچه در نمک است، میدانستند (فایده نمک)، آن را بر داروی تریاک مجرب (5) نیز مقدم میکردند.
مرحوم شیخ حر عاملی نیز در کتاب وسائل الشیعه، فصلی را برای روایات استحباب خوردن نمک در آغاز و انجام غذا تعیین و در آن، پانزده روایت را نقل کرده است. (6) با استناد به این روایات، فقیهان بسیاری به استحباب خوردن نمک در آغاز و پایان غذا فتوا دادهاند. (7) فقیهان معاصر نیز در رسالههای عملیهی خویش، در آداب خوردن و آشامیدن، خوردن نمک را در اول و اخر غذا مستحب دانستهاند. (8)
2. تعارض ظاهری روایات نمک با دستآوردهای نوین پزشکی
پزشکان و متخصصان بهداشت و تغذیه، مقدار مصرف اندک نمک را برای بدن لازم میدانند، ولی تأکید میکنند که مصرف زیاد نمک سبب پدیدآمدن بیماریهایی چون فشار خون، سکتهی قلبی، پوکی استخوان، بیماری های کلیوی و ... میگردد. (9) به گفتهی پزشکان، مقدار نمک مورد نیاز بدن، شش گرم در شبانه روز است و مصرف کمتر آن به بدن زیان میرساند، (10) هم چنان که مصرف زاید بر میزان مورد نیاز بدن نیز زیانآور است. از این رو توصیههای پزشکی بر کاهش مصرف نمک تأکید دارد.تنافی و تعارض ظاهری اولیه، بین متون دینی و دستآوردهای نوین پزشکی سبب شده است که متدینان و دینگرایان، دچار سرگردانی میان این دو گروه از آموزهها شوند و به دنبال راه حلی برای جمع میان آنها باشند. از یک سو، روایات ستایش نمک و نمکخواری، فراوان است و قابل چشمپوشی نیست و از جانب دیگر، پرهیز دادن پزشکان به ویژه برای کودکان و کهنسالان، بسیار است و کنار نهادن آن با سیرهی عقلانی منافات دارد. بنابراین جستوجوی وجه میان این آموزهها، دغدغهی متدینان محسوب میشود.
بعضی از راه حلهای مطرح شده از این قرار است:
1. برخی گوناگونی نوع زندگی و خوراکیها را عامل این تفاوت دانسته و گفتهاند: در دورهی کهن، به سبب عدم امکان نگهداری غذا، استفاده از غذاهای تازه در جوامع سنتی رواج داشت که در درون خود، نمک اندکی داشت. از این رو نیاز به مصرف نمک مورد نیاز بدن، همراه غذا احساس میشد. ولی در دورهی معاصر، حجم فراوان نمک پنهان در غذاهای فرآوری شده، کنسرو شده و با دورهی مصرف طولانی، سبب شده است که بدن انسان بیش از مقدار مورد نیاز خود، نمک دریافت کند. به ادعای این گروه، اکنون ما حدود 10 تا 20 برابر مقدار مورد نیاز بدن، نمک مصرف میکنیم که 80% آن به صورت نمک نهفته در غذاهای آماده است و فقط 20% آن را در هنگام پخت غذا یا خوردن غذا مصرف میکنیم. (11) از این رو توصیه به مصرف نمک در دوره ی ما صحیح نیست.
2. گروه دیگر تفاوت نمک طبیعی و نمک فرآوری شده را به عنوان تفاوت موضوع دو گروه از گزارهها مطرح کردهاند. از منظر این گروه، نمک طبیعی - همانند نمک دریا - در بردارنده ی انواع مواد معدنی دیگر همانند منیزیم و پتاسیم است که از رسوب نمک در درون بدن جلوگیری میکند، در حالی که نمک تصفیه شده تنها در بردارندهی نمک یا Nacl است و مواد معدنی مفید دیگر را از دست داده است. از این رو سفارش روایات به استفاده از نمک قبل و بعد از غذا، ناظر به نمک سنتی و تصفیه نشده است و منع پزشکان از مصرف زیاد نمک که بر اساس پژوهشهای نوین مطرح شده است، ناظر به نمک تصفیه شده در دورهی معاصر است. اثبات ادعای این افراد، نیازمند پژوهشهای بیشتر پزشکی است.
3. احتمال دیگر - که معقول و شایستهی تدبر است – توجه دقیقتر به ظرافتهای موجود در روایات است. مجموعه روایات موجود، شورخواری را توصیه نمیکند، بلکه تنها به نمک خوردن پیش و پس از غذا اشاره دارد. نمک سبب ضدعفونی شدن محیط دهان گشته، از سرایت آلودگیهای میکروبی به محیط گوارش جلوگیری میکند. از این رو تنها شور کردن محیط دهان در هنگام خوردن غذا توصیه شده است، ولی خوردن نمک فراوان، مد نظر روایات نیست.
4. گروهی با استناد به برخی پژوهشهای پزشکی شاذ، استفاده از نمک را مفید دانسته و حتی دستور به کم کردن مصرف نمک را توطئهای استکباری برای مریض کردن مردم، فروش داروها و طبابت غربی میدانند. (12)
5. احتمال دیگر آن است که روایات توصیه به خوردن نمک، ناظر به محیط صدور آن، یعنی محیط گرم حجاز و عراق باشد. محیط جغرافیایی صدور روایات، محیطی گرم و سوزان بوده که تعریق و دفع آب از بدن در آن محیط، فراوان بوده است. همراه با تعریق، مقدار زیادی از نمک موجود در بدن نیز دفع میشود و بدن انسان، دچار کاهش نمک مورد نیاز خویش میگردد. از این رو در آن محیط و فضاهای مشابه آن، نیاز به مصرف نمک بیشتر احساس میشود، چنان که امروزه نیز پزشکان در ایام حج و عمره در تابستان، همین توصیه را به زائران حاضر در مکه و مدینه مطرح میکنند.
3. وجه رفع تعارض ظاهری
روایات موجود در مصادر حدیثی شیعه، احتمال پنجم را تقویت میکند وعامل فضای صدور را در توصیه به خوردن نمک، دخیل می شمارد. به عبارت دیگر، این روایات، دستورالعملی برای مردمان آن دیار است که به سبب تعریق، نمک بدن آنان کاهش یافته است. بهترین نمونه برای تقویت این احتمال، رفتار امام رضا (علیه السلام) در خراسان است. محمد بن علی همدانی میگوید:إنَّ رَجُلاَ کانَ عِندَ الرَّضا (علیه السلام) بِخراسانَ. فَقُدَمَت إلَیهِ مائِدَةُ عَلَیها خَلٌّ و مِلحٌ، فَافَتَتَحَ (علیه السلام) بِالخَلَّ. فَقَالَ الرَّجُلُ: جُعِلتُ فِداکَ! امَرتَنا أن نَفتَتِحَ بِالمِلحِ! فَقالَ: «هذا مِثلُ هذا - یعنی الخَلَّ - و إنَّ الخَلَّ یشُدُّ الذِّهنَ و یزیدُ فِی العَقل»؛ (13)
مردی در خراسان نزد امام رضا (علیه السلام) بود. در این هنگام، نزد امام سفرهای گستردند که در آن سرکه و نمک بود. امام (علیه السلام) با سرکه آغاز کرد. آن مرد گفت: فدایت شوم! به ما فرمودهای که با نمک آغاز کنیم! فرمود: «این (سرکه) همانند آن (نمک) است. سرکه، ذهن را استحکام میبخشد و عقل را افزون میکند.»
پرسش راوی و رفتار امام رضا (علیه السلام) میتواند تعارض ظاهری موجود در متون را بر طرف کند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمهی پیشین (علیهم السلام) که در مناطق گرمسیر حجاز و عراق زندگی میکردند، به مردمان آن منطقه توصیه به خوردن نمک همراه با غذا داشتند. این دستور یک توصیهی طبی بود، زیرا نیاز آن مردمان به نمک برای فعالیت سالم بدن، بیش از نیاز دیگر مردمان است.
در میان امامان، تنها امام رضا (علیه السلام) در منطقهای معتدل و غیر گرمسیری زندگی میکرد. بیشتر مدت اقامت دو سال و نیمهی امام (علیه السلام) در خراسان، در منطقهی مرو بوده است که در شمال خراسان قرار دارد و از دمای محیطی پایینتر از حجاز و عراق برخوردار است. در این شهر و منطقه، تعریق بدن انسان بسیار کمتر از مناطق گرمسیری است و از این رو نیاز طبیعی بدن به نمک برای انجام فعالیتهای روزمرهی خویش، کاهش مییابد. بدین سبب با وجود آن که نمک و سرکه در سفره وجود داشته است، امام رضا (علیه السلام) از سرکه استفاده کرده و از فواید آن سخن گفتهاند و نمک را کنار نهادهاند. به عبارت دیگر، توصیه به خوردن نمک در روایات، به عنوان یک توصیهی کلی فرازمانی و فرامکانی مطرح نشده و قضیهی حقیقیه محسوب نمیشود، (14) بلکه قضیهای خارجیه است که ناظر به زمان یا مکان خاص است، اگر چه موارد در برگیرندهی آن، افراد فراوان موجود در آن منطقه هستند.
تشابه میان سرکه و نمک در ضدعفونی کردن محیط دهان نیز باید مورد توجه قرار گیرد؛ یعنی تمیز کردن دهان از آلودگیهای محیطی، امری لازم و ضروری است، ولی توصیه به خوردن نمک به سبب ویژگیهای محیطی منطقهی حجاز و عراق بوده است. سخن امام رضا (علیه السلام) در عبارت «هذا مثل هذا» نیز اشاره به کارکرد یکسان سرکه و نمک در آغاز و انجام غذا دارد، ولی با این وجود امام رضا (علیه السلام) نمک را کنار نهاده و سرکه مصرف کردهاند و همین امر سبب پدید آمدن پرسش برای راوی شده است. روایات دیگری نیز درباره ی سرکه وجود دارد که حاکی از عملکرد مشابه آن با نمک است، ولی چون مکان و زمان صدور آن معلوم نیست، نمیتواند ملاک تمایز را تبیین کند.
اگر این نکته پذیرفته شود، اختلاف و تعارض ظاهری اولیه میان متون دینی و دست آورد تجربی پزشکی نوین برطرف خواهد شد، زیرا روایات فراوان نمکخواری، ناظر به محیط گرمسیری است که تعریق بدن در آن، سبب کاهش نمک مورد نیاز بدن میشود، ولی آزمایشهای پزشکی، ناظر به مناطق غیرگرمسیری و متعارف است که به سبب کمبود تعریق بدن، استعمال نمک قبل و بعد از غذا، سبب رسوب نمک در بدن میشود.
برخی از فقیهان در جمع بین روایات نمک یا سرکه خوردن قبل از غذا، میان آنها جمع کرده و روایات را حمل بر تخییر کردهاند. (15) با توجه به نکتهی ذکر شده، استنتاج فقیهان نیز محتاج تأمل است، زیرا آنها هر روایت را قضیهی حقیقیهای دانستهاند که حکم را برای موضوع کلی اثبات کرده است، در حالی که بر فرض وجود تفاوت فضای صدور که از روایت امام رضا (علیه السلام) و مکان صدور آن استفاده میشود، هر روایت ناظر به مکان خاصی است، نه آن که ما در هر مکان بتوانیم به یکی از دو گروه روایت عمل کنیم.
از جانب دیگر، روایات توصیه کننده به خوردن نمک، روایاتی طبی است و ناظر به آثار خارجی و تکوینی نمک در سوخت و ساز بدن است. بنابراین روایاتی ارشادی تلقی میشوند که با روایاتی مولوی، یعنی اعتبارات شرعی تفاوت اساسی دارند. از این رو توصیه به خوردن نمک را نمیتوان به عنوان استحبابی شرعی تلقی کرد، بلکه توصیهای بهداشتی است که هر کس آن را انجام میدهد، اثر تکوینی آن را مییابد و اگر بدان عمل نکند، از فواید آن بینصیب است. از این رو احتمال ترتیب ثواب یا عقاب بر آن بعید است.
خلاصهی سخن آن که روایات توصیه به خوردن نمک در آغاز و انجام غذا، ناظر به توصیهای پزشکی است که در زمان خود و در مکانی همانند مکان صدور، معنا مییابد. این روایات به معنای شورخواری نیست، بلکه تنها پیش و پس از غذا را در نظر دارد. محیط گرم و داغ حجاز، زمینهی صدور این سخنان را تبیین میکند، اگر چه نوع خوراکیهای دورهی کهن و گونهی نمک موجود در آن دوره نیز میباید مورد توجه قرار گیرد. همهی وجوه ذکر شده، تأثیر زمان در فهم روایات را نشان میدهد.
پینوشتها:
1. برای توضیح بیشتر، ر.ک: سیدمحمد کاظم طباطبایی، «فضای صدور»، مجلهی علوم حدیث، شمارهی 66، ص 3-17.
2. الکافی، ج6، ص 326.
3. همان، ص 326.
4. الکافی، ج6، ص 326.
5. دارویی مرکب از چند ادویه است که مرهم و دافع انواع سموم نباتی و حیوانی است. (لغتنامهی دهخدا، ج4، ص 5855).
6. وسائل الشیعه، ج24، ص 403-407.
7. برای نمونه. ر.ک: شهید اول، الدروس الشرعیة، ج3 ص 30؛ مرتضی بروجردی، المستند، ج15 ص 252؛ سید محمد طباطبایی، المناهل، ص 676؛ محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج36، ص 471.
8. رساله ی توضیحالمسائل امام خمینی (رحمه الله)، همراه با حاشیهی مراجع معظم تقلید، ج2، ص 605، مسئله 2636 و دیگر رسالههای عملیه در آداب غذا خوردن.
9. ر.ک: «مضرات مصرف زیاد نمک»، تبیان، http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=16666
10. ر.ک: «دکتر عباسی، شایعترین عوارض نمک اضافی را ایجاد فشار خون، بیماریهای قلبی – عروقی و سکته عنوان کرد»، وب سایت روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران.
http://publicrelations.tums.ac.ir/news/detail.asp?newsID=44044
11. ر.ک: «دکتر عباسی، شایعترین عوارض مصرف نمک اضافی را ایجاد فشار خون، بیماریهای قلبی – عروقی و سکته عنوان کرد»، وب سایت روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران:
http://publicrelations.tums.ac.ir/news/detail.asp?newsID=44044
«مضرات مصرف زیاد نمک»، تبیان، http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=16666
12. ر.ک: http://www.drakbary.com/Show News. aspx?NewsID=12 در این صفحه، مطالب اشاره شده وجود ندارد.
13. الکافی، ج6، ص 329؛ برقی، المحاسن، ج2، ص 286؛ بحارالانوار، ج66، ص 303.
14. مراد از قضیه ی حقیقیه در اصطلاح منطقی، قضیهای است که حکم بر طبیعت موضوع بار شده و شامل همهی افراد در همهی زمانها و مکانها میشود.
15. ر.ک: ملااحمد نراقی، مستند الشیعة، ج15، ص 253؛ محمّدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج36، ص 471.
1. بروجردی، مرتضی، المستند فی شرح العروة الوثقی، لطفی، قم 1364 ش.
2. حر عاملی، محمّدبن حسن، وسائل الشیعة فی تحصیل مسائل الشریعة، مؤسسه آل البیت، قم 1409 ق.
3. خمینی، روحالله، توضیحالمسائل، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران 1378 ش.
4. دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، دانشگاه تهران، تهران 1372 ش.
5. شهید اول، محمّدبن مکی عاملی، الدروس الشرعیة، مؤسسة النشر الاسلامی، قم. 6 . طباطبایی، سیدمحمّد، المناهل، مؤسسه آل البیت (علیه السلام)، قم.
7. طباطبایی، سیدمحمدکاظم، «فضای صدور»، مجله علوم حدیث، شماره 66.
8. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، به کوشش: علیاکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیة، تهران 1375 ش.
9. مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت 1403 ق، چاپ دوم.
10. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، دار احیاء التراث العربی، بیروت 1981 م.
11. نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة فیاحکامالشریعة، مؤسسة آل البیت (علیه السلام)، قم 1415 ق.
منبع مقاله :
جمعی از پژوهشگران؛ (1394)، مجموعه مقالات همایش ملّی «حدیث رضوی» (جلد دوم)، مشهد: انتشارات بنیاد بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا (ع)، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}